لغات با معنی فارسی شنبه 102/12/26 , 12:23 ع noorgram R • نظر برهه برگزیدن برگزیده بسودن بسودنی بعید بعیدا بعیدات بعیر بلاغت بلاغت کردن بلاهت بنش بنکدار بنگاه بهبود بهت بهت زده بهره مند بهره مندی بهل بوتیمار بویناک بی باک بی حد بی حساب بی شمار بی نهایت بی پایان بیم بیوه بیکران تاب دادن تابل تاجر تادیه تادیه کردن تامین تامینات تاه تبار تبعات تبعی تبعیت تجارت تجارتخانه تجدید تحت تحدید تحفه تحیات تحیت تحیر تخطی تخطی کردن تخطیط تخفیف تخلخل ترنگ تزاید تزویر تسهید تسهیل تسهیم تشتت تشریح تشریحی تشفی تصاعد تصدی تصدیع تصدیعه تضمین تطابق تطبیق تعاون تعاونی تعبیه تعبیه شدن تعزیه تعلق تعلق داشتن تعلقات تعلل تعمیم تغلا تغلی تفرق تفرقه انداز معنی کلمات فارسی غلط املایی